پسرشیرینم
سلام به مهربونم مامان فدای نفسهات بشه امیرعباسم سلام به مهربونم مامان فدای نفسهات بشه امیرعباسم دوروزه که خیلی خیلی اذیتی و حسابی سرماخوردی موندم که چیکار کنم تا زود زود خوب شی نفسم هفته ای که گذشت اصلا بهت خوش نگذشت چرا که بعد چند روز تعطیلی و خوشگذرونی و تپل شدنها مجبور شدی دوباره به مهد برگردی بقدری اذیتم و عذاب میکشم که وقتی اسم مهد رو میارم یا راجع بهش فکر میکنم ولی چه کنم که چاره ای ندارم عزیزم، همه چیز رو خوب متوجه میشم وقتی میام بهت سربزنم و نگاهم نمیکنی، میدونم که داری اعتراضتو یه جورایی بهم نشون میدی یا وقتی میام و میبینم که لباسهات کثیفه و چشات ریز ریز شده متوجه همه چی میشم گلم و هی تذکره که میدم ولی کو گوش شنوا بهتر که ن...
نویسنده :
مامان
13:48